مصاحبه با اردشير فرح :چهل سال است که دور از ايران به سر می برد. اينک از نام های مشهور موسيقی جوانان آمريکائی شده است اما در ريتم ها و نواخته هايش نشانه هائی از ايرانی بودن او هست. اردشير فرح به تازگی شروع کرده و با گروه های ايرانی در آمريکا کار می کند.
اردشیر نواختن گیتار را از 12 سالگی در ایران شروع کرد. ابتدا در زمینه موسیقی راک کار می کرد. بعد برای آشنایی بیشتر با موسیقی راک به مرکز این سبک موسیقی یعنی انگلستان، سرزمین بیتل ها رفت. چون تمام خانواده اش در رشته راه و ساختمان تحصیل کرده بودند،او هم در آنجا به تحصیل در این رشته پرداخت. در حین تحصیل با گروه های راک انگلیسی هم کار می کرد. بعد از 5 سال به آمریکا رفت ، ابتدا در بوستون و سپس در کالیفرنیا ساکن شد تا اینکه دانشگاه تمام و دوران زندگی حرفه ای فرح، در زمینه موسیقی آغاز شید. همراه با Strunz Jorgاهل کاستاریکا گروه strunz & farah را تشکیل دادند که برگرفته از نام خانوادگی این دو موزیسین بود. حاصل کار این گروه تاکنون14 CD و اجرای حدود 700 کنسرت در تمام آمریکا و اجرای برنامه های متعدد با نوازندگان معروف دنیا در سبک های مختلف جاز ، راک و پاپ است. 25 سال از تشکیل این گروه که تعدادشان از 5 نفر تا 8 نفر متغییر است می گذرد و برنامه های آنها همراه با خواننده های بزرگ آمریکا، برای همه علاقمندان موسیقیف آشناست. اما نقطه اوج این گروه در سال 1991 بود که به خاطرCD پنجم شان بهترین گروه سال آمریکا شناخته شدند و آلبومشان نیز حدود 14 هفته به گفته فرح Number one بود و حدود 47 هفته Number two , three . علاوه بر این آلبوم بعدی آن ها در سال 1993 به نام American نامزد دریافت جایزه گرمی (اسکارموسیقی) شد. به هر حال اردشیر فرح همراه با همکار کاستاریکایی خودش در حال ضبط پانزدهمین آلبوم خود است. آلبوم هایی که به سختی در ایران یافت می شوند. یکی از راه های ارتباط با جوانان علاقمند موسیقی در ایران، برگزاری کلاس های آموزشی است. مانند خانم لیلی افشار که در خارج از ایران زندگی می کنند اما هر سال کلاس هایی را در ایران برگزار می کنند. شما به فکر تشکیل این کلاس ها نیفتاده اید؟ پس ما برخلاف خانم افشار تنها نیستیم. اما برنامه هایی داشتیم که اگر به ایران رفتیم دیدارهایی برای آشنایی با موزیسین های ایرانی بگذاریم ، با هم بزنیم و برویم استودیو و یک چیزهایی ضبط کنیم.تا حالا که نشده، ولی به هر حال ما خیلی خوشحال خواهیم بود که موقعیتش پیش بیاید. مخصوصا من که سال ها هم در ایران نبودم. حتی بچه های دیگر گروه که هیچکدامشان ایرانی نیستند نیز خیلی دلشان می خواهد به ایران بیایند. دوست دارم اگر خدا بخواهد سال دیگر حتما به ایران بیایم و این برنامه ها را اجرا کنم. ما خیلی هم دوست داریم در ايران کارگاه برگزار کنیم. از خدا می خواهم هرچه زودتر این اتفاق بیافتد. شما در سبک های مختلفی مثل راک، جاز و این اواخر پاپ کار کردید. این روند در مورد نوازندگان صاحب سبک سابقه دارد چطور به این جا رسیدید. کمی درباره سبک تان توضیح بدهید. همچنین ریتم های رومبا و بیشتر ریتم های sat American هم است. این عوامل را کنار هم بگذارید می شود موزیک Strunz & farah . اینطوری هم نبود که از اول دنبال این سبک باشیم. وقتی نشستیم و شروع به نواختن کردیم و سی دی اول بیرون آمد سبکی درست کرده بودیم. در تمام این 25 سال هم هروقت صحبت از سبک ما می شود توضیحش باز هم برای ما سخت است. فکر می کنید این سبک در آمریکا یا نقاط دیگردنیا جا افتاده است؟ حتی اسم ها را تقلید کردند و مثل گروه ما اسم گذاشتند. حدود شاید 200 گروه هستند که از سبک ما تقلید کردند البته تقلید مثبت. البته سبک ما هنوز مثل سبک موزیک جاز نشده ولی آنقدر شناخته شده که در عرض 15 سال گذشته در تمام رادیوهای آمریکا جای خود را باز کرده ، نشريات آمریکایی خیلی درباره اش نوشتند و بسیاری از آمریکایی ها به برنامه های ما آمدند و کار ما را شنیدند. شما با بزرگان موسیقی دنیا هم کار کردید مثل اریک کلاپتون. اما این همکاری ها در محدوده سبک شما نبود؟ آیا کمی عجیب نیست هنرمندی که با این بزرگان کار کرده بیاید با بعضی از خواننده های معمولی لوس آنجلسی هم همکاری کند ؟ اما من این کار را به این خاطر می کنم که ایرانی هستم و یک مدت زمانی با تمام این خواننده ها همکاری کردم. این ها همه دوستان من هستنند و وقتی که به من تلفن می کنند و می خواهند من با آن ها همکاری کنم من به خاطر ایرانی بودن و به خاطر دوستی با این ها هیچوقت نمی گویم حالا که من با آدم های بزرگ کار کردم نباید با شما کار کنم. این نظر شخصی من است و خیلی ها هم از من درباره این جریان می پرسند ولی همیشه جواب من همین است که الان به شما دادم. شما آثار راک و جز ایران را گوش می دهید؟ از این طریق سعی می کنم به کارهایی که در ایران می شود توجه کنم. چیزی که من می توانم بگویم این است که چون راک و جاز در فرهنگ ایرانی نیست. پس کمی مشکل پیدا می کند. جاز که در آمریکا و راک هم در انگلیس و آمریکا است. به نظر من برای درست یادگرفتن یک سبک باید به آنجایی که مرکزش است رفت. مثلا وقتی می گوییم موسیقی فلامينکو را درست بفهمیم، آدم باید به اسپانیا برود و با اسپانیایی ها زندگی کند. فقط نوازندگی که نیست. این یک ریشه های عمیقی دارند. آدم ها چه کسانی هستند، چه تاریخی دارند ، این زبان از کجا آمده. یکی از دلایلی که خودم از ایران بیرون آمدم این بود که آن موقع ها موزیک راک می زدند و فکر کردم برای یادگرفتن باید از ایران خارج شوم و به انگلیس بروم. چون خیلی از موزیسین های معروف راک در سال 68، 69 در انگلستان بودند. می خواستم آن ها را ازنزدیک ببینم . ببینم که چه گیتاری می زنند و اصلا چه می گویند و منظورشان چیست. می خواستم بنشینم با آن ها صحبت کنم و ببینم که چه حسی دارند. الان موسیقی تلفیقی در دنیا برای خودش جا بازکرده است. در ایران هم کسانی هستند مانند استاد ذوالفنون و داوود آزاد که در صدد تلفیق موسیقی سنتی ایرانی با دیگر سبک های موسیقی هستند. آیا موسیقی سنتی ایرانی قابلیت تلفیق با موسیقی مدرن دنیای امروز را دارد؟ خودتان به فکر چنین کاری نیستید؟ منظورم مشخصا تلفیق آن سبک از موسیقی آمریکایی با موسیقی سنتی ایرانی و نوازندگان اصیل این سبک موسیقی است. امیدواریم هرچه زودتر شما را در ایران ببینیم. منبع:روزآنلاين مطالب مرتبط:
چرا با این همه شهرت و موفقیت آثار شما اعم از کتاب یا آلبوم هایتان در ایران کم است؟
متاسفانه ما در ایران کسی را نمی شناسیم که بخواهد کارهای ما را پخش کند. در ضمن رابطه تجاری آمریکا هم با ایران زیاد قوی نیست.
درباره خانم افشار شنیدم. کاری که ایشان می کنند با ما فرق می کند. ایشان تنها برنامه اجرا می کنند بعد هم سبک موزیکشان گیتار کلاسیک است. اتفاقا با آقای شهداد روحانی که صحبت می کردم ایشان در مورد برنامه های خانم لیلی افشار در ایران یک مقدار توضیحاتی دادند و اینکه خانم افشار در تالاررودکی کنسرت کلاسیک برگزار می کند. اما تعداد گروه ما 8،7 نفر است همراه با صدابردار و نورپرداز.
موقعی که راک می زدم در سنین 17 ، 18 سالگی بود و آن موقع هنوز جهت خودم را پیدا نکرده بودم ولی موقعی که با Strunzدر سال 1980 شروع به کار کردم دارای سبک خاصی شدیم. سبکی که به نام Strunz& farah معروف شد.
ما گیتار فلامينکو می زدیم. البته سبک ما فلامينکو نیست بلکه نوع گیتار ما فلامينکو است. هم استرانگ و هم من با مضراب گیتار می زنیم. سبک ما در حقیقت نه فلامينکوست و نه جاز و نه راک. یک سبکی است که در حقیقت خودمان درست کردیم. نشستیم با همدیگر با گیتارهای فلامينکو، آثاری ساختيم که در آن مقداری هارمونی جلز است ، هارمونی ها هم ایرانی است ، به خاطر این که من ایرانی هستم.
این سبک در آمریکا جا افتاد. وقتی آهنگ های ما در رادیوهای محلی و ملی و بين المللی پخش شد و در برنامه های جای ثابت يافت و چندباری شماره يک شد نظر خیلی ها به سبک ما جلب شد و خیلی از گیتاریست ها سبک ما را تقلید کردند.
با تمام تفاسیری که در مورد سبک مان گفتم، ما بیشتر در دنیای جاز کار کردیم. چون موزیک ما خواننده ندارد و موزیک گیتار است. ما در فستیوال های جاز آمریکا و کانادا و دیگر کشورها برنامه اجرا کردیم. با خیلی ها مثل جرج بنسون ، چی کوریا ، الی میولا و غیره برنامه داشتیم. یا تور بزرگی داشتیم با جکسون براون خواننده راک معروف آمریکایی.
من می دانم چرا شما این حرف را می زنید. از نقطه نظر یک ایرانی که شما باشید و ایرانی های دیگر ، وقتی یک نفر مثلا با جرج بنسون می زند و از آن طرف هم با بعضی از ایرانی های لس آنجلسی کنسرت می دهد بسیار عجیب است.
والله ، من ایران نبودم. ولی سعی کردم تا آنجایی که می توانم به کارهایی که در ایران ضبط می شود گوش کنم. یکی از کسانی که از ایران آمد و من باهاش دوست شدم آقای بابک امینی بودند. از ایشان هم وضعیت ایران را پرسیدم.
صددرصد دارد. همین الان آقای کیهان کلهر و چندتن از دوستان ایرانی با آقای یویوما که یکی از موسیقیدان های بزرگ آمریکا هستند همکاری کردند و برنامه هایی با سطح بسیار بالا اجرا کردند.
والله من الان 25 سال است که این کار را با استرانگ دارم انجام می دهم. البته من گیتار می زنم اما اگر به کارهای ما گوش دهید می بینید که بیشتر آهنگ ها ایرانی است که در آن از ضرب ، سنتور و ویولون و کلا چندین ساز و چندین موزیسین ایرانی استفاده می شود. بنابراین من خیلی مدت است که این کار را شروع کرده ام.
بله. من با آقای منوچهر صادقی که یکی از بهترین سنتور زن هایی هستند که من می شناسم از سال 1983 کارهایی ضبط کردیم که در CD دوم ما در آمریکا پخش شد. با ایشان و با آقای مجید قربانی که از ساکنین لس آنجلس بودند همکاری زیادی داشتیم.
من هم امیدوارم هرچه زودتر و پس از مدت ها به ایران برگردم.
مصاحبه با اردشير فرح - October 18, 2005 12:20 AM
+ نوشته شده در جمعه هجدهم فروردین ۱۳۸۵ ساعت 23:6 توسط ساحل_z
|